۱۳۹۲ شهریور ۲۹, جمعه

فرخی یزدی: آن زمان كه بنهادم سر به پای آزادی - دست خود ز جان شستم از برای آزادی


برای مشاهده و دانلود روی عکس کلیک کنید


آن زمان كه بنهادم سر به پای آزادی
دست خود ز جان شستم از برای آزادی

تا مگر به دست آرم دامن وصالش را
می دوم به پای سر در قفای آزادی

با عوامل تكفیر صنف ارتجاعی باز
حمله میكند دایم بر بنای آزادی

در محیط طوفای زای ، ماهرانه در جنگ است
ناخدای استبداد با خدای آزادی

شیخ از آن كند اصرار بر خرابی احرار
چون بقای خود بیند در فنای آزادی

دامن محبت را گر كنی ز خون رنگین
می توان تو را گفتن پیشوای آزادی

فرخی ز جان و دل می كند در این محفل
دل نثار استقلال ، جان فدای آزادی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

هدفِ ما چیست ؟ ادامهِ « ضد فرهنگِ روضه خوانی و ذکر مصیبت»، یا جستجوی « چه باید کرد ها» ؟

مسلما این شبکه های اجتماعی به هرکدام از ما این امکانات را داده و میدهد که در رابطه با مسائل سیاسی و اجتماعی ایران و جهان با انگیزه های متفاو...