تو خاتونِ تمامِ دردهایی، تو خاتونِ تمامِ رنگهایی
نگاه من - my vision
"نگاه من" خود گویای یک اعتراف است که، نگاهیست محدود به "شناخت و آگاهئ من"، و این به آن معنی میباشد، که "من" هم میتوانم در هر موردی "اشتباه" بکنم، اما "نگاه من" تواناییهایی هم دارد که بر گرفته شده از "بودنم"و ''دانستنیهایم'' و"باور هایم" ، مخصوصا «داده ها» و به انسان و یگانه هستیِ هوشمندِ زیبا و شور انگیز و مبارزه برای آزادی خانه خودم، خانه پدری و مادریم ایران. "تلاش" در راه رسیدن به "استقلال" و "آزادی" را شیرین تر و گواراتر از "بهره مندی از آن" میدانم. به آشتی و همگرایی ملّی باورمندم
۱۴۰۲ مرداد ۱۳, جمعه
هدفِ ما چیست ؟ ادامهِ « ضد فرهنگِ روضه خوانی و ذکر مصیبت»، یا جستجوی « چه باید کرد ها» ؟
مسلما این شبکه های اجتماعی به هرکدام از ما این امکانات را داده و میدهد که در رابطه با مسائل سیاسی و اجتماعی ایران و جهان با انگیزه های متفاوت، هرچه دلِ تنگمان میخواهد را بگوییم و بنویسیم و تفیسر بکنیم، با زبانِ بیان های متفاوت، خواه زبانِ بیانی شخصی و یا خود ارضایانه، خواه خود فریبانه، خواه دلبرانه، خواه مذهبانه، خواه لامذهبانه، خواه ناخودآگاه، خواه خودآگاهانه، خواه ساده و عامیانه، خواه پیچیده و سرسختانه، خواه غیرتخصصی، خواه متخصصانه، خواه روشنفکرانه، خواه خردمندانه، خواه نابخردانه، خواه روشنفکرنمایانه، خواه نیمه حرفه ایی و خواه به زبان بیانی واقعا حرفه ای و آگاهانه، و... تعدادی از هموطنانمان هم از این طریق، با انگیزه هایی متفاوت، گویا به جد، بر روی مطرح کردنِ شخصیت خود به جامعه، سرمایه گذاری کرده اند و به هر وسیله و هر قیمتی میخواهند خود را به عنوان شخصیت های رسانه ایی مطرح بکنند! البته اگر به هر قیمتی نباشد، چرا که نه ؟ و بسیار هم خوب. میتوانیم تمامیِ این گزینه ها را هم به عنوان واقعیت ها موجود، صرفه نظر از قضاوت های ارزشی، در نظر بگیریم ، اما... سوال اساسی اینجاست که آیا بجای پرداختن به این انبوهِ تفسیر های بی پایان، که من با کمال احترام، اگثر آنها را « ذکرِ مصیبت » و به نوعی « ضد فرهنگِ روضه خوانی » می نامم، بهتر نیست که کمی هم به « چه باید کرد و چگونه باید کرد ها» بپردازیم ؟ شخصا بر این باورم که ما ملت بسیار با هوش و مبتکری نیز هستیم و اگر در یک سطح بسیار گسترده بتوانیم این گفتمانِ بی ثمرِ « ذکر مصیبت و روضه خوانی» را تبدیل به یک گفتمانِ ملّیِ « چه باید کرد و چگونه باید کردها» بگردانیم، شاید بتوانیم از طریق ابزار پایداری چون « بحث آزاد» و گفتگوی متمدنانه کاری درخور یک تحول اساسی در روش و در رفتار خود ایجاد بکنیم ، در غیر این صورت در همین تونلِ تاریک و باطلِ زمانی « ضد فرهنگِ ذکر مصیبت ها » باقی خواهیم ماند. بیش از یک قرن در تونلِ تاریک و باطلِ ذکر مصیبت و روضه خوانی کافی و بسنده نیست؟ در « ذکر مصیبت و روضه خوانی ها » هیچ خدایی را بنده نیستیم اما در «چه باید و چگونه باید کردها» نمی توانیم هیچ بنده ایی را هم،(به جای رهبری خداییکردنِ بر او) راهنمایی بکنیم! امروز صبح بسیار زود این طرح بسیار ساده به ذهنم آمد و آن را طراحی کردم، امیدوارم گویای این وضعیتِ منجمدِ گفتاری و رفتاری ما مدعیان « آزادیخواه و استقلال طلب» برای ایران عزیزمان باشد.
۱۴۰۲ مرداد ۳, سهشنبه
ساختن یک اپوزیسیون سیاسی پایدار نیازمند یک استراتژیِ پایدار برنامه ریزی شده و مجموعهایی از قوانینِ حقوقمند وداشتنِ ابزارها و سازماندهی ست بر حسب ضوابطِ پایدار
در زیر برخی از ابزارهای رایجی که می توان برای توسعه و حفظ یک اپوزیسیون سیاسی مؤثر و پایدار استفاده کرد، فهرست شده است: نخست اینکه: روابط پایدار بر حسبِ ضوابطِ پایدار تعریف میشوند.
❊- طرح و بیان یک دستور کار سیاسی روشن: ایجاد چشم انداز و پلاتفرم سیاسی روشن با ایده ها و اهداف مشخص برای جذب حامیان و انتقال ارزش ها و مواضع جنبش مخالف ضروری است؛
❊- ارتباطات و تبلیغاتِسالم: از رسانههای ارتباطی، از جمله رسانههای اجتماعی، وبسایتها، روزنامهها و آگهیها برای انتشار پیامها و اطلاعات برای جذب مخاطبان به طور مؤثر ؛
❊- سازماندهی و جمع آوریِ نیروهای مفید: ایجاد یک ساختار سازمانی قوی، شامل گروه های کنشی، فعالیت های داوطلبانه و مردمی، برای فعال سازی و مشارکت دادن حامیان؛
❊- مشارکت و شریک گردن شهروندان: مشارکت فعال شهروندان در تصمیم گیری و اجرای سیاست، تشویق مشارکت دموکراتیک.
❊- اقدامات اعتراضی مسالمت آمیز: راهپیمایی ها، راهپیمایی ها، تحصن ها و سایر اشکال اعتراض مسالمت آمیز را برای افزایش آگاهی عمومی و جلب توجه به موضوعات کلیدی سازماندهی کنید.
❊- لابی گری حقیقیِ سالم و دور از تزویر و دروغ و کنشگری سیاسی: با قانونگذاران و نمایندگان منتخب تعامل کنید تا آگاهی از نگرانی ها و خواسته های مخالفان سیاسی افزایش یابد.
❊- نظارت و کنترلِ ضوابط: نظارت دقیق بر فعالیت بازیگران سیاسی، و گزارش هرگونه سوء استفاده از قدرت یا سوء رفتار؛
❊- توسعه سیاست های جایگزین: سیاست های جایگزینی را پیشنهاد و توسعه دهید که به نگرانی های عمومی به شیوه ای پایدار و مؤثر رسیدگی می کند؛
❊- آموزش سیاسی: اطلاع رسانی و آموزش شهروندان در مورد جنبه های سیاسی و مسائل کلیدی پیش روی جنبش اپوزیسیون؛
❊- آگاهی بین المللی: ایجاد پیوندها و ارتباطات در سطحِ جهانی.
یادآوری این نکته مهم است که ساختن یک اپوزیسیون سیاسی پایدار نیازمند زمان، تعهد و سازگاری با چالشهایی است که ممکن است ایجاد شود. علاوه بر این، رویکرد و ابزار مورد استفاده ممکن است با توجه به شرایط سیاسی خاص و شرایط کشوری که اپوزیسیون در آن فعالیت میکند، متفاوت باشد. یادآوری این نکته مهم است که ساختن یک اپوزیسیون سیاسی پایدار نیازمند زمان، تعهد و سازگاری با چالشهایی است که ممکن است ایجاد شود. علاوه بر این، رویکرد و ابزار مورد استفاده ممکن است با توجه به شرایط سیاسی خاص و شرایط کشوری که اپوزیسیون در آن فعالیت میکند، متفاوت باشد.
esmailloumasud@gmail.com
۱۴۰۲ تیر ۳۰, جمعه
سندرمِ «هوبریس» یا «استبدادزدگی»، عنوانِ یک اپیدمیِ ملّیِ واگیر، بینِ ما ایرانیان
۱- نداشتنِ اَمنیت، هراس از خشونت و قربانی شدن بدستِ استبداد پذیرشِ تدریجیِ « پنهان ماندن »، « بی اعتمادی و اضطراب» حالت دفاعی بخود گرفتن ؛
۲- حسِ بی اعتمادیِ روز افزون به دیگران، دورِ خود حصار کشیدن، تقویتِ ناخود آگاهِ ذهنیِ « خود بینی و خود باوری ». « دیگران را نادیده گرفتن »، به تدریج « خود خواه و خود محور شدن » و در نهایت « خود شیفته شدن »؛
۳- ناتوانی در برابرِ زور، فعل پذیری، تحقیر، سرخردگی، خو گرفتن به خشونت و در نهایت، مشروعیت دادن به خشونت به عنوانِ « تنها ابزارِ اعمالِ قدرت »، پروراندنِ حسِ انتقام، از طریقِ خشونت؛
۴- دیگران را مسئولِ نابسامانی ها دانستن، «دشمن تراشی و دشمن هراسی » و تشدیدِ حسِ « قربانی بودن »؛
۵- « خود بزرگ بینی و دورِ خود حصار کشیدن در حدِ فرقه گرایی » در های بسته و نپذیرفتنِ نقد و تحولِ ساختاری و سنتی ماندن و « ناتوانی در جذبِ نیروی جوانِ جامعه»؛
۶- تقسیمِ افرادِ جامعه، به دو دستهِ « خودی ها » و « ناخودی ها »؛
۷- نداشتن افق امید به فردای بهتر، و « مشروعیت دادنِ به واقعیت و دوری از حقیقت » و قبولِ « سرنوشت، جبر و تقدیر »؛
۸- « بی تفاوت شدن » و به تدریج، دور شدن و دست کشیدن از « پذیرشِ مسئولیت و آرمانهای انسانی »؛
۹- « سرخوردکی و افسردگی » و « نا امیدی و یاس » و پیدایشِ انواعِ « اختلالاتِ روانی ».
چند نمونه از داده هایی تخصصی در موردِ بیماری های روانی جامعه ایران:
------------------
❊ - مجید صادقی، نایب رئیس انجمن روانشناسان ایران، میگوید که آمار بیماریهای روانی از بسیاری از بیماریهای جسمی هم پیشی گرفته و از هر چهار خانواده یک خانواده درگیر بیماری روانی است و دو سوم بیماریهای روانی را اختلال اضطراب و افسردگی تشکیل میدهند
-----------------
❊ - طبق آمار وزارت بهداشت جمهوری اسلامی حدود ۲۱ میلیون نفر یعنی تقریبا ۳۰ درصد مردم ایران دچار اختلالات روانی هستند. ایرج حریرچی، سخنگوی وزارت بهداشت نیز گفته است که از هر چهار نفر یک نفر دچار اختلالات روانی است. منبع اعتمادآنلاین
-------------------
❊ - آمار وزارت بهداشت شمار زنانی را که دارای اختلالات روانی هستند بیش از مردان نشان میدهد. طبق این آمار، در یک سال گذشته ۲۳.۴ درصد بالغان در ایران دچار یک اختلال روانی بودهاند که ۲۷.۶ درصد آنان را زنان و ۱۹.۴ درصدشان را مردان تشکیل میدادهاند.
-------------------
❊ - چندی پیش دکتر ایرج خسرونیا، رئیس جامعه متخصصان داخلی ایران گفت که بنا بر آمار وزارت بهداشت حدود سی درصد از افراد جامعه "به درجاتی از اختلال روانی" مبتلا هستند.
-------------------
❊ - آقای خسرونیا گفت با استناد به این آمار "باید یک سوم بیمارستانهای کشور به بیماریهای روانی اختصاص یابد. "او یکی از دلایل ترس از مراجعه به روانپزشکان را در ایران «ترس از انگ بیمار روانی بودن» از سوی جامعه، خانواده و اطرافیان عنوان کرده بود.
-------------------
❊ - وزیر بهداشت ایران در رابطه با شیوع افسردگی و مشکلات روانی'اعلان خطر' کرد - 22 دسامبر 2019 - 01 دی 1398.
مسعود اسماعیلو - ۲۰ اکتبر ۲۰۲۱ میلادی - ونیز- ایتالیا
تاریخ انتشار، ۲۱ جولای ۲۰۲۳ میلادی
esmailloumasud@gmail.com
تو خاتونِ تمامِ دردهایی، تو خاتونِ تمامِ رنگهایی نجیب و با شکوه و حیرت آور تو خاتونِ تمامِ قصه هایی زن، زندگی، آزادی
-
برای مشاهدهٔ بهتر روی عکس کلیک کنید -------- به هر جا که هستید خروش آورید جهنده جهان را به جوش آورید همه یک به یک مهربانی کنید ...