وقتی میرحسین موسوی معلم اخلاق میشود!

وقتی میرحسین موسوی معلم اخلاق میشود!
اخیرا آقای موسوی در پیامی نه خصوصی، بلکه عمومی خطاب به زندانیان سیاسی گفتند: پیام ایستادگی شما را نسیم سبز رساند، اعتصاب تان را بشکنید.
آقای موسوی حتما شما مثل تمام ایرانیان وطن دوست و ایرانی دوست و انسان دوست، نگران وضعیت برخی از زندانیان سیاسی هستید که در اعتصاب غذا هستند، میتوانم این را بپذیرم که در مقام یک ایرانی نگران، این در خواست قلبی را از زندانیان در حال اعتصاب و در بند بکنید، اما نمیتوانم بفهمم که با این درس "اخلاقتان" چطور به خود اجازه میدهید برای یک زندانی در بند و مبارزهٔ آزادی خواه، حدی تعین کنید!! و چون بقول شما "پیام ایستادگی را نسیم سبز" برای شما و دیگران آورده، این اعتصابهای را بسنده فرض بکنید!! و از این پیام خود استفادهٔ سیاسی بکنید، آن هم در حدً افکار عمومی !آیا این درس اخلاق را در مکتب خمینی یاد گرفتیه! آیا تکلیف مبارزی که میخواهد از جان مایه بگذارد و شاید تا شهادت پیش برود چه میباشد!؟ آیا شما فکر میکنید که این مبارزین جان بر کفّ شوخی میکنند!!آیا شما فکر میکنید این اعتصابات از قبل برنامه ریزی شده است، تا اینکه نسیم سبز به شما خبر استقامت بدهد و شما رهبر "اخلاقی" ملت به خاطر عشق به آنها از آنها بخواهید که از اعتصاب دست بکشند!! شاید میبایست یک مسٔله را خوب بخاطر بسپارید، که جنبش آزادی خواهان در ایران خودش "اخلاق" را رهبری میکند، و اگر این جنببش نبود از شما هم خبری نبود. اگر راست میگوید از معلم شرف خود آقای "خمینی" دست بکشید و با یک "اعتصاب غذا" خود به جمع مبارزین به حق بپیوندید! آیا بهتر نبود که از مردم و ایرانیان مبارز بخواهید که به این اعتصاب غذا بپیوندند!؟
اندر قمارخانه گر آمدی ببازی....کارت شود حقیقت هرچند تو مجازی
مسعود اسماعیل لؤ
امید رساترین اعتراض
پاسخحذفسلام بر شما!
دوست عزیز! اگر شما جای خانواده ی محمد نوری زاد ویا نسرین ستوده بودید باز به این صورت سخن به میان می آوردید!
این که "از این پیام خود استفادهٔ سیاسی بکنید، آن هم در حدً افکار عمومی !" بسیار بی معنی است.شما مصداقی بیاورید که ایشان از این اقدام استفاده برده است؟
آیا وجود این مبارزان گهربار تر و برای مردم شیرین تر است یا خدای نکرده نبود ایشان؟
در آخر یک نکته را می گویم.دوست عزیز!یار دبستانی!قرار نیست که اگر می خواهیم انتقاد کنیم، عقاید یک دیگر را به چالش بکشیم تا خود را ثابت کنیم.
اندکی صبر و استقامت، سحر نزدیک است.
مرسی محمد با نظرت کاملا موافقم
پاسخحذفدوستان گرامی خوش آمدید.
پاسخحذفحسین ابن علی به ابو سفیان گفت: اگر دین ندارید حد اقل آزده باشید، و آنها نبودند و حسین را کشتند، آیا اگر حسین کشته نمیشد، این حسین بود!؟
شما هموطنان گرامی را به اندیشه میخوانم، عشق به فرزند، خواهر، برادر، پدر و مادر، و به زندگی، به مال و منال،دنیا پایان آرمان انسان نیست دوستان من.از شما عزیزان میخواهم به وادی عشق پا بنهید. هیچ کس این جان بر کفان را مرده نمیخواهد، و آنها اگر راسخ هستند، نه من و نه هیچ کس حق دارد، برای آرمانی انسانی، که نهایتش شهادت است، حد قائل بشود. ما نمیتوانیم خود را پشت یک انگشت کوچک قایم بکنیم!! دوستان. در خاتمه این مخلص قصد خود نمای ندارد و همیشه مخلص خواهد ماند. من مردم سالار هستم نه مردم پرست دوستان من. متاسفانه آقای موسوی، بجای باز خواست از ظالم میخواهد درس مبارزه و اخلاق به مظلوم بدهد. آیا فکر نمیکنید که در این لحظه آقای موسوی میبایست شاگرد این جان برکفان باشد!؟ حداقل میبایست حق و حقوق مبارزتی یک انسان پایمال نشود. من شما را به مطالعه تاریخ شفاهی مبارزاتی میخوانم. و این ۲ بیت برای شما عزیزانم و شاد و پیروز باشید، و همانطور که گفتید، سحر نزدیک است
مولوی میگوید:
در مطبخ عشق جز نکو را نکشند.......لاغر صفتان زشت خورا نکشند.
گر عاشق صادقی از مرگ مگریز......مردار بود هر آنکه او را نکشند.
آقای اسماعیل ، ظاهرا موضوع اصلی این است که شما تصمیم خود گرفته ای و آن نفی است به این دلیل گفتار شما از هر منطقی تهی است البته نه به این دلیل که منطق نشناسید بلکه به این دلیل که در ذهن خود یک تصویر را پردازش کرده اید و بهم ریختن آن موجب پریشان اندیشی میشود ! دلایل شما برای محکومیت پیام انسانی و منطقی آقای موسوی بسیار سست پایه است و الگوی گفتاری شما به گونه ای است که براحتی میتوان آنرا به نگاه سلطنت طلبی تعمیم داد که قصد انتقام گیری از انقلابیون سال 1357 کرده است و براینابودی آنها دام میگستراند البته شما اینگونه نمی اندیشید اما به نظر اینگونه می نماید !
پاسخحذفدوست گرامی، پرهام عزیز، نمیدانم چرا، شما دوست گرامی، مسئله را رها میکنید و به گویندهای این مسئله میپردازید!
پاسخحذفدوست گرامی من مسئله یی را که طرح و مطرح کردم، که بسیار روشن میباشد. اگر شما میخواهید مرا روانشناختی بکنید! اینطور تصور میشود که شما از نقد یا جواب در رابطه با آن خود داری آگاهانه میکنید، و انگیزه منطق صحبتهای شما عزیز بسیار سست مینماید.
شما را راحت بکنم:
۱) گیریم که من سلطنت طلب هستم، که نیستم!؛
۲) گیریم که قصد انتقام گیری از انقلابیون، انقلاب ۱۳۵۷ دارم، که ندارم و به آن افتخار میکنم چون نسل انقلاب هستم!؛
۳) گیریم که پیام انسانی را محکوم میکنم، که نمیکنم، و برعکس آن، مشعل پیام انسانی کسی میشوم که در برابر قدرت نمیخواهد بشکند، وکسی (هر کس) از او میخواهد که او در برابر زور بشکند، !؛
۴).............
۵).............
آیا حاضر هستید در مقام اندیشه، جواب سوال که مطرح شده را بدهید، بدون در نظر گرفتن که چه کسی (مسعود ) و خطاب به چه کسی (موسوی)!؟
دوست گرامی شاید جای بحث در استخوان بندی ارزشهای اخلاقی نباشد، ولی !مرالیسم خالص" شما و "احساس انسانی" بر انگیزی شما، جایی در نقد یا جواب به این مساله ندارد. "منطق صوری" را نمیتوان جایگزین یک بدنهٔ سیستماتیکی روانشناختی علمی آزمایشگاهی کرد. بگذریم فقط خواستم اشاره کرده باشم، که هر پدیده علمی روش و ابزار شناخت کاری خود را دارد، و "احساس انسانی" (که شما از آن سخن میگوید) میتواند یکی از عوامل باشد ولی عمل اصلی که "احساس انسانی" را هم برمیانگیزد، میتواند هدفی بس بالاتر از احساس نسبی و محدود انسانی (که شما از آن سخن میگوید) داشته باشد که جوهری و فطریست. اگر انسانی با دادن جان خود بتواند جان هزاران نفر را نجات بدهد،(به هر دلیل و هر کجا) احساس انسانی والای "نجات حیاط" بیشتر از درد و "حس انسانی" از دست دادن این فداکار میباشد، و در این امر هیچ احدی نمیتواند مقیاس اندازه گیری فداکاری را حد بگذارد. صحبتی است علمی و بسیار روشن.
مسئله را دوباره مطرح میکنم، و از شما بخاطر توجه تان سپاس گذارم
آیا یک رهبر( به اصطلاح اخلاقی) میتواند حرفی بر اساس هیجانات و احساس همدردی بزند!؟ در جای که هدف اصلی اعتصاب کننده شکست قدرت، و هدف رهبر (مهربان) پذیرفتن شکست است!؟
در خاتمه بشما دوست گرامی بگویم تا به نتیجه رساندن انقلاب ۱۳۵۷ خاموش نمینشینم، کسانی این انقلاب را ربودند و راه رشد را مسدود کردهاند، منجمله موسوی چه در گذشته و چه در حال حاضر. امید است که ایشان به نقد خود بپردازند و از آیتالله منتظری درس بیاموزند، و بجای بازی با قدرت، از حق این ملت دفاع بکنند. ملت ایران ملت بزرگیست و میبخشد ولی فراموش نمیکند
چون برنامه نویس فارسی ندارم مرا بخاطر اشتباه املایی ببخشید
کسی که به اعتصاب کننده میگوید اعتصابت را بشکن قبل از اینکه اعتصاب کننده بمیرد او را کشته است.
پاسخحذف