"نگاه من" خود گویای یک اعتراف است که، نگاهیست محدود به "شناخت و آگاهئ من"، و این به آن معنی میباشد، که "من" هم میتوانم در هر موردی "اشتباه" بکنم، اما "نگاه من" تواناییهایی هم دارد که بر گرفته شده از "بودنم"و ''دانستنیهایم'' و"باور هایم" ، مخصوصا «داده ها» و به انسان و یگانه هستیِ هوشمندِ زیبا و شور انگیز و مبارزه برای آزادی خانه خودم، خانه پدری و مادریم ایران. "تلاش" در راه رسیدن به "استقلال" و "آزادی" را شیرین تر و گواراتر از "بهره مندی از آن" میدانم. به آشتی و همگرایی ملّی باورمندم
۱۳۹۰ اسفند ۷, یکشنبه
اولین اتحادِ عملی، بدون هیچ بیانیهٔ مشترکِ اپوزیسیون، در تحریم انتخابات
پوستر: اولین اتحادِ عملی، بدون هیچ بیانیهٔ مشترکِ اپوزیسیون، در تحریم انتخابات
گروههای مختلف اپوزیسیون، انتخابات را تحریم میکنند
این بار خامنهای تنهاست
۱۳۹۰ بهمن ۲۷, پنجشنبه
زیرِ این پوششِ سبز! چه کسانی لنگر انداخته اند!؟ فقط ایرانی ها!؟
در آینده نزدیک! مطلبِ کوتاهی میاورم، سبز ها! یا سبز شده ها! یا رنگ شدهها به سبز! یا سبز فروش ها! یا سبز چماق ها! یا سبز اللههای ها! یا سبز نماهای بیگانه! یا سبز خردان!؟
۱۳۹۰ بهمن ۲۴, دوشنبه
سرنگونیِ این رژیم را معماری بکنیم آن هم با یک ساختارِ شدنی، نه انتزاعی!
سخنی با هموطنانِ ایرانی و خودی ها.....دوستان باید صادقانه صحبت کنیم، امیدواریم که فردا جمعیتِ زیادی تظاهرات بکنند! نه میخواهیم تظاهرات را تضعیف کنیم و نه میخواهیم با دنیای تخیلات خودمان فردا این رژیم را سرنگون بکنیم، با وضعیت اپوزیسیونِ داخل و خارج از کشور ، وضعیت از آنی که فکرش را میکنیم بد تر است، "مشت نمونهٔ خروار است"، چه در داخل و چه در خارج از کشور. در داخل این حرکت هنوز رهبریِ ساختاریِ خود را نساخته و موسوی و کروبی هم توانیِ رهبری را ندارند به دلایلِ بسیاری!! نمیشود با حرکتهایِ "تقویمی" این رژیم را سرنگون کرد، میبایست تاکتیکها عوض بشود مخصوصا اپوزیسیونِ داخلی انسجامِ بیشتری در ساختارِ خود به وجود بیاورد. خوشبختانه از طرفی "تحریمِ انتخابات" تقریبا جای خودش را در جامعه باز کرده است، و میبایست روی"تحریمِ انتخابات " کار کرد. امیدوارم که فردا "درس"ِ بزرگی برای اپوزیسیون چه داخل و چه خارج از کشور بشود! امیدواریم در این رابطه اشتباه بکنیم! و فردا ملت با تظاهراتی ملیونی در خیابانها ظاهر بشوند! ولی میبایست در این مورد با خود و واقعیت صادقانه برخورد بکنیم و خودمان را گول نزنیم. دنیایِ غرب برایِ منافع خودش و طرح جدیدِ استثماریِ خود از این رژیم استفادهٔ ابزاری میکند، و در حالِ ساختنِ اپوزیسیونِ دست نشاندهٔ خود با یک مشت وطن فروش متاسفانه ایرانی میباشد و خطرِ آن میرود که ملتِ ایران واردِ مرحلهٔ سخت تری بشود و حتی خطرِ جنگ هر روز بیشتر میشود. پس بیدار باشیم و سعی کنیم سرنگونیِ این رژیم را معماری بکنیم آن هم با یک ساختارِ شدنی، نه انتزاعی! متاسفانه ضربالمثلِ "وقت طلاست" ایرانی نیست ولی میبایست واقعا به "وقت" و "زمان" اهمیتِ زیادی بدهیم تا پشیمانی بجای نیاورد. ما ایرانیان میبایست سنجش زمانی خود را با تحولاتِ جهانی تنظیم بکنیم، کشورِ ایران در خطر است و متاسفانه این دگر بدبینی نیست و این رژیمِ بی لیاقت برای یک روز بیشتر ماندن بر سرِ قدرت، هیچ ترسی از به آتش کشیدن این مملکت و ملت و ثروتِ ملیِ ما ندارد، به هوش باشیم
مسعود اسماعیل لؤ
هنری کیسینجر: برای آمریکا، آخرین میخِ تابوتِ روسیه و چین، کشورِ ایران است
هنری کیسینجر ۸۹ ساله در آپارتمانِ مجلل خود در منهتنِ نیویورک با مصاحبه کننده در رابطه با اوضاع و احوالِ جهانِ کنونی چنین میگوید: ایالتِ متحد آمریکا در حالِ گسترش دامی میباشد برای روسیه و چین. آخرین میخِ این "تابوت" کشورِ ایران است، کشوری که هدفِ اصلیِ اسرائیل است..باز او میافزاید : جنگ میتواند در بگیرد!.
ما به پنتاگون گفته بودیم که میبایست هفت کشورِ خاورِ میانه را بخاطر منابع طبیعی آنها به مهار در بیاورد که آخرینِ آنها ایران است و پنتاگون تقریبا خوب عمل کرده و فقط مانده ایران. ایران میتواند این موازنه را به نفعِ ما رقم بزند. خرسِ بزرگِ روسیه و داسِ چین بیدار خواهند شد و در این موقع است که اسرائیل میبایست، با تمامِ توان تعداد زیادی از عربها را سر به نیست بکند و بیش از نیمی از خاورِ میان را تصاحب بکند، نیروهای جوانِ ما آمادگی یه چنین جنگی را دارند و ما میتوانیم از پس آن بر بیائیم، در آخر او میافزاید: اگر "نفت" را مهار بکنیم، کشورها را مهار کرده ایم و وقتی "غذا" را مهار بکنیم، ملتها را مهار کرده ایم، که این گفتهِ آخری همان تئوریِ قدیمیِ هنری کیسینجر میباشد. منبع- ترجمه این مصاحبه توسط دکتر مرتضی محیط، یوو تیوب ۱۱ فوریه
۱۳۹۰ بهمن ۱۹, چهارشنبه
میهمانیِ بنیاد الاف پالمه یا حقارتِ ایرانی !؟
اتفاقی مصاحبهِ یک خانمِ ایرانی با چند تن از شرکت کنندگانِ این "الاف پالمه پارتی" را شنیدم، با کمالِ تأسف شنیدم که اکثرِ آنها، با کمالِ بی صداقتی ، این فکر را میکنند که این "پارتی" یا "مهمانی"، قدمِ اولی است برایِ گفتمانِ "اپوزیسیون ایرانی"! واقعا جایِ خجالت و شرمساریست که یک عده به خود اجازه بدهند که، به قولِ خودشان "این میهمانی" را یک شروع و یک نقط عطفِ گفتمانِ بینِ اپوزیسیونِ ایرانی بدانند! واقعا شرف و غیرتِ ملی این خانمها و آقایان کجاست که این چنین بی پروا به خود اجازه میدهند آن هم در خارج از کشور، آن هم با پولِ یک بنیاد غربی "این میهمانی" را نقط عطفِ یک حرکتِ "گفتمان" بخوانند! آیا اگر این خانمها و آقایان راست میگفتند ! نمیتوانستند به دست و جیبِ خودِ ایرانیان نشستی در یک بنیادِ فرهنگی ایرانی در خارج از کشور بر پاا کنند!؟ آیا واقعا قادر به این کار نبودند، که حداقل حرکتی ملی و مستقل از صدقه سریِ بنیادهایِ بیگانه بکنند! با تمام احترامی که به بنیادِ الاف پالمه داریم، این حرکت میبایست صد در صد ایرانی میبود که متاسفانه این طور نشد! کجاست آن شخصیت ملی و مستقل و ایرانی!؟ بر ما چه میرود! که غرب (یا در پشتِ پرده ایرانی) با ما چنین میکند! و اما چه کسانی پشتِ این میهمانیِ بنیاد الاف پالمه به نقش آفرینی و فریب و وابستگی تعظیم کردهاند!؟ مسلما پشتِ پردهایها ایرانی هستند و از این بنیاد استفادهِ ابزاری کردهاند، برای لبیک گفتن به وابستگی و قدرتهای غربی. در یک ویدئو مشاهده میشود که خودِ آنها هم (از این کار شرم آور) در جلوی دوربینها با یک صدای لرزان سخن میگویند! یعنی همان (به اصطلاحِ ایرانی) ریش سفیدانی که پشت این قضیه هستند! آقایانِ براتی، آهی،شریعتمداری،سازگارا و.... و با کمالِ وقاحت میگویند ما میدانیم که از همهٔ گروهها دعوت نشده ولی تقصیر ما نیست و مهماندارِ سرور، بیشتر از این نتوانسته و ناخواسته، دعوت بکند! هموطنانِ عزیز من به عنوانِ یک ایرانی، در اپوزیسیونی هستم که از یک طرف میبایست با یک رژیم جنایت کار جمهوری اسلامی مبارزه بکنم و از طرفی دیگر مبارزه با این "اپوزیسیون قلابی پر از ابهام " و بیگانه صفت، که به هر قیمت رویای به قدرت رسیدن آن هم به دستِ بیگانه را در سر میپروراند. به هوش باشیم. گذشته پرست نیستم، ولی "مصدق" جایت خالیست که ببینی چه به حالِ این استقلالِ این ملت آماده. این را بدانیم که ما خارج از کشور هستیم و اپوزیسیون واقعی در درون ایران میبایست شکل بگیرد.
کاری ز درونِ جانِ ما میباید
و ز قصه شنیدن این گره نگشاید
یک چشمه آب در درونه خانه
به زان رودی که از برون میاید
استقلال از درون میاید
آزادی از درون میاید
مسعود اسماعیل لؤ
کاری ز درونِ جانِ ما میباید
و ز قصه شنیدن این گره نگشاید
یک چشمه آب در درونه خانه
به زان رودی که از برون میاید
استقلال از درون میاید
آزادی از درون میاید
مسعود اسماعیل لؤ
۱۳۹۰ بهمن ۱۵, شنبه
ملتِ بزرگ تاریخ ساز است نه تاریخ بزرگ! ملت ساز!
برای مشاهده بهتر روی عکس کلیک کنید
هموطنانِ ایرانیِ عزیز فقط تاریخ نیست که میبایست با آن افتخار کنیم، خودِ ما به عنوان "ملت" و در این زمان کجای کاریم!؟ فقط غرق تاریخ نشویم! یونانِ کنونی را در ذهن خود حکّ کنیم و ببینیم که از آن تاریخ بزرگ و ملتِ بزرگ چیزی نمانده!. ملتِ بزرگ تاریخ ساز است نه تاریخ بزرگ! ملت ساز! یادمان نرود! نگوییم که من آنم که "رستم" جهان را گرفت! اگر راست میگویم غیرت کنیم و این ولایتِ ظلم را کنار بزنیم
۱۳۹۰ بهمن ۱۴, جمعه
۱۳۹۰ بهمن ۱۳, پنجشنبه
آیا میدانیم "سایبری" چیست و چه معنی میدهد!؟
برای مشاهده بهتر روی عکس کلیک کنید
---------------
بعضی از مواقع از طرفِ دوستانی سوال میشود که: سایبری اصلا یعنی چه!؟ یعنی ستونِ پنجمِ رژیم جمهوری اسلامی!؟
چند جمله درباره یه این عبارت: این عبارت برایِ اولین بار توسطِ ویلیام گیبسون در سالِ ۱۹۸۴ در یکی از رمانهای او به نامِ "نئو رمانسر" آماده است، که از این عبارت برای توصیف مجموعهای از اطلاعات قابل دسترس از طریق اینترنت استفاده میشود
یک سیستم آنلاین نمونه ای از فضای سایبر است که کاربران آن میتوانند از طریق ایمیل با یکدیگر ارتباط بر قرارکنند. بر خلاف فضای واقعی، در فضای سایبر نیاز به جابجاییهای فیزیکی نیست و کلیه اعمال فقط از طریق فشردن کلیدها یاحرکات ماوس صورت میگیرد.
این عدم جابجایی فیزیکی، محققان را واداشت که به مطالعه برخی شباهتهای فضای سایبر با حالت های نا هشیاری، بخصوص حالتهای ذهنیای که در رویا ها ظاهر میشوند، بپردازند.
۱۳۹۰ بهمن ۱۲, چهارشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)
تو خاتونِ تمامِ دردهایی، تو خاتونِ تمامِ رنگهایی نجیب و با شکوه و حیرت آور تو خاتونِ تمامِ قصه هایی زن، زندگی، آزادی
-
برای مشاهدهٔ بهتر روی عکس کلیک کنید -------- به هر جا که هستید خروش آورید جهنده جهان را به جوش آورید همه یک به یک مهربانی کنید ...